یعنی توانایی در بیان افکار، احساسات و عقاید خود به شکل مستقیم، صادقانه و متناسب،
به نحوی که به حقوق خود و دیگران صدمه ای نرسانیم....
آیا می دانید چگونه می توان ارتباط جرأتمندانه داشته باشیم؟
یعنی توانایی در بیان افکار، احساسات و عقاید خود به شکل مستقیم، صادقانه و متناسب، به نحوی که
به حقوق خود و دیگران صدمه ای نرسانیم.
هدف های جرأت مندی:
در مهارت جرأتمندی هدف، تغییر در خود ماست، نه تغییر در دیگران، تا بتوانیم نیازها و احساسات
خود را ابراز کنیم و از آسیب های احتمالی در امان بمانیم.
در بعضی مواقع، از رفتارهای جرأتمندانه که استفاده می کنیم، ممکن است به هدفی که می خواهیم دست نیابیم
ولی از این که توانسته ایم اصول رفتار جرأتمندانه را اجرا کنیم، نشاط و اعتماد به نفس ما تقویت می شود.
مثال: در درخواست جرات مندانه ممکن است بگوییم: "من به همفکری شما در حل مشکلم نیازمندم."
ولی فرد مقابل پاسخ منفی دهد. در این جا درخواست جرأتمندانه بوده است که ما انجام داده ایم حتی اگر به
هدف نهایی نرسیم، در این صورت درخواست جرأت مندانه را از شخص دیگری می نماییم
تا به حل مشکل دست یابیم.
"نه" مقدس
گفتن "نه" و یا "بله" در مقابل درخواست دیگران زمانی که به اختیار خود انسان باشد، جرات مندی است.
هرگاه در مقابل درخواست غیرموجه و نا به جای دیگران به دلیل رودربایستی یا ترس و یا هر دلیل
غیرمنطقی دیگری نتوانیم با جرأت از کلمه ی "نه" استفاده کنیم، خود را مورد هجوم بسیاری از آسیب ها
و فشارها قرار خواهیم داد.
مهارت هایی برای ابراز جراتمندی:
برای عینیتر کردن کاربرد مهارت ها، فرض کنیم کسی ما را به میهمانی دعوت می کند که اصلاً دیگران
و آن خانه را نمی شناسیم، در این صورت از روشهای بیان جرأت مندانه ی زیر استفاده می نماییم.
نه نمی آیم.
من اهل این جور میهمانی ها نیستم.
نه حتماً باید بروم منزل.
در این روش موضوع صحبت را عوض می کنیم.
راستی فیلم دیشب را دیدی؟
فردا امتحان داریم؟
لباسی که خریدی، خیلی قشنگه!
رفتن به خانه ای که نمی شناسم را اصلاً درست نمی دانم.
دلیل ندارد به جایی بروم که راضی نیستم.
روحیه ام در این جور میهمانی ها ضعیف میشود.
انتظار نداشتم این پیشنهاد را به من بدهی!
من روی شما یک جور دیگر فکر می کردم!
من شما را عاقل تر از اینها می دانستم!
حاضرم با شما سینما بیایم ولی میهمانی نمی آیم.
بیا برویم منزل ما.
در خانوادهی ما رسم نیست که در این جور میهمانی ها شرکت کنیم.
اگر این موضوع را در خانوادهام مطرح کنم، آنها خیلی تعجب میکنند.
من هنوز بچه ام، بزرگ نشده ام.
من شب ها زود خوابم میبره.
گفتم که اهل رفت و آمد با غریبه ها نیستم.
دیگر حرفش را نزن، به هیچ وجه نمی آیم.
در مواقعی که می بینیم شخص خیلی اصرار میکند، بهتر است از آن محل و موقعیت دور شویم.
شاید دلت میخواست که من با شما بیایم. این موضوع را میفهمم ولی متاسفانه
در این گونه مهمانی ها شرکت نمی کنم.
موافقید جایی غیر از مهمانی برویم که شما هم دوست داشته باشید.
با عرض پوزش به هیچ وجه نمی آیم، امیدوارم مرا ببخشید.
لطف کردید مرا به میهمانی دعوت کردید، ولی من دوست ندارم و نمی آیم. آآآآآآیم.
معاونت آموزشی